خب راستش رو بخوای، امانوئل... اسمش که میاد یه جورایی انگار داری پتهی یه سری خاطرات شیطون رو رو آب میریزی. این فیلم، بنده خدا مال سال ۱۹۷۴، یعنی خیلی قبلتر از اینکه ماها به دنیا بیاییم، ولی خب هنوزم اسمش سر زبونا هست، نه به خاطر داستان پیچیدهش یا بازیهای اسکاری، نه! بیشتر به خاطر اون حاشیهها و البته صحنههایی که اون موقعها خیلی "تابو" شکن محسوب میشد.
ببین، داستان از این قراره که یه خانوم خوشگل و جوون به اسم امانوئل، با شوهر دیپلماتش میرن تایلند. اونجا به جای اینکه مثل بقیه زن و شوهرها فقط دست همو بگیرن و معبد بودا ببینن، امانوئل خانم تصمیم میگیره یه کم توی روابط جنسیش با شوهرش تنوع ایجاد کنه و یه جورایی خودشو از قید و بندهای اخلاقی آزاد کنه. حالا این "آزاد شدن" یعنی چی؟ یعنی یه سری روابط خارج از چارچوب ازدواج رو تجربه میکنه، با آدمهای مختلف آشنا میشه و کلا دنبال اینه که ببینه لذت جنسی واقعی چیه.
فیلم پره از مناظر قشنگ تایلند، لباسهای شیک و پیک و البته صحنههایی که اون موقعها واقعا جنجالی بودن. یادمه یه جا خوندم که برای اولین بار یه فیلم +۱۸ توی فرانسه اینقدر فروش کرد و مردم براش صف میکشیدن. حتی تو یه سینما تو شانزلیزه پاریس، ۱۳ سال پشت سر هم اکران بوده! فکر کن! انگار مثلا فیلم "ابد و یک روز" خودمون رو ۱۳ سال پشت سر هم تو یه سینما اکران کنن! خب معلومه یه خبرایی بوده دیگه.
حالا در مورد خود فیلم... خب راستش رو بخوای، اگه الان بخوای با دید امروزی بهش نگاه کنی، شاید یه کم خندهدار به نظر برسه. داستانش خیلی سادهست، عمق خاصی نداره و بیشتر تمرکزش روی همون صحنههای اروتیک و به قول امروزیها "سافت پورن" هست. البته اون موقعها که اینترنت و اینستاگرام و... نبود، همین فیلمها برای خیلیها حکم یه جور "آموزش جنسی" رو داشت. شاید واسه همینه که اینقدر سر و صدا کرد.
نکته جالبش اینه که با اینکه خیلیها فکر میکنن این فیلم فقط یه فیلم سکسی آبکیه، ولی یه عده هم بودن که ازش دفاع کردن. مثلا بعضیا میگن امانوئل یه زن قوی و آزادهست که داره دنبال خواستههای خودشه و به حرف بقیه اهمیت نمیده. یه عده فمینیستهای ژاپنی هم خوششون اومده بود از این فیلم، چون فکر میکردن امانوئل زنه غالبه! حالا اینو دیگه نمیدونم از کجا درآوردن، شاید به خاطر یه صحنهای بوده که امانوئل روی شوهرش سوار میشه! ولی خب، هر کسی یه جور برداشتی داره دیگه.
از نظر هنری هم بخوای حساب کنی، فیلمبرداریش بد نیست، مناظر تایلند رو خوب نشون داده، موسیقیش هم بدک نیست، یه جور حس و حال دهه هفتادی داره. بازیگر نقش امانوئل، سیلویا کریستل، هم خوشگله و به نقشش میاد. ولی خب، انتظار بازیهای خیلی خفن و دیالوگهای فلسفی نداشته باش.
در کل، امانوئل بیشتر از اینکه یه فیلم هنری باشه، یه پدیده فرهنگی بود. یه جورایی نشون داد که مردم دارن کم کم از اون خفقان و سانسورهای قدیمی خسته میشن و دنبال یه چیز جدیدن. البته خب، همیشه هم انتقادهایی بهش بوده، مخصوصا از طرف فمینیستها که میگفتن این فیلم فقط داره زن رو به عنوان یه ابژه جنسی نشون میده. ولی خب، به هر حال، امانوئل یه فیلمیه که تو تاریخ سینما یه جایی برای خودش دست و پا کرده، حالا چه خوب چه بد.
اگه بخوای ببینی، به عنوان یه فیلم تاریخی بد نیست، میتونه یه نگاهی به حال و هوای اون موقعها بندازی و ببینی که یه فیلم چطور میتونه اینقدر جنجالی بشه. ولی اگه دنبال یه فیلم خیلی عمیق و معناگرا هستی، شاید امانوئل انتخاب اولت نباشه. بیشتر جنبه نوستالژیک و تاریخی داره تا ارزش هنری خیلی بالا. بازم سلیقهایه دیگه، شاید تو خوشت اومد! 😉