ببین رفیق، واست یه فیلم آوردم، چه فیلمی! اسمش هست «فامیلیا» (Familia)، محصول ۲۰۲۳. یه فیلم مکزیکیه گرم و نرم، مثل آفتاب بعد از ظهر مکزیک، البته اگه بعد از ظهرای مکزیک گرم و نرم باشه، نمیدونم والا، ولی خب فیلمش این حس رو میده.
کارگردانش رودریگو گارسیاست. حالا رودریگو خان چی میگه تو این فیلم؟ داستان یه پدر و چهارتا بچه قد و نیم قده. پدرِ یه مزرعه زیتون داره، یه جایی تو مکزیک که انگار وسط بهشته، ولی خب پدرِ یهو میزنه رو دست و میخواد این مزرعهی خاطرهانگیز رو بفروشه. فکر کن، مزرعه زیتون، خونه پدری، ریشهی فامیل، همهچی!
بعد این بابا خبر فروش مزرعه رو تو یه دورهمی خانوادگی میندازه وسط. اونم چه دورهمیای! فکر کن همه دور میز شام جمع شدن، قرمهسبزی به سبک مکزیکی (شایدم تاکو، چه فرقی میکنه!) دارن میزنن تو رگ، یهو بابا میگه: "بچهها، شنیدین میگن پول چرک کف دسته؟ منم میخوام این چرکو بفروشم!"
خب دیگه، بچهها هم که هر کدوم یه سازی میزنن. یکی میگه بفروش، یکی میگه نفروش، یکی اصلا انگار نه انگار تو جمع خانوادست، سرش تو گوشیه! خلاصه که قشقرقی به پا میشه. فیلم پر از احساسه، هم خنده داره، هم غم داره، هم حرص درآره (مثل همهی فامیلاهای واقعی!). بازیگرای خیلی خوبی هم داره، مثلا دنیل خیمنس کاچو که نقش پدر رو بازی میکنه، خیلی خوب از پس نقش یه پدرِ مردد و مهربون بر اومده. ایلسه سالاس و کاساندرا سیانگروتی هم هستن که اونام حسابی نقششون رو زندگی کردن.
من که به شخصه از تماشای فیلم خیلی کیف کردم. یه جورایی یاد فامیلیای خودم افتادم، با همهی خوبیها و بدیشون. اگه دنبال یه فیلم خانوادگیِ خوب و احساسی میگردی، «فامیلیا» رو از دست نده. مخصوصا اگه به فیلمای مکزیکی و فضای آمریکای لاتین علاقهمندی، این فیلم واسه تو ساخته شده. تازه از جایزهی آریل مکزیک هم چند تا نامزدی داشته، که نشون میده فیلم حسابی حرفهای از آب در اومده. پس چیه معطلی؟ پاشو ببینش دیگه! فقط قول بده بعدش بیا نظرتو بگی، باشه؟