2025 | حضور | Presence

حضور

:: Presence ::
#img_alt#
خب سلام رفیق عشق فیلم! رسیدیم به فیلم "حضور" (Presence) استیون سودربرگ، کارگردان کار درست هالیوود. ببین، این فیلم یه جورایی با بقیه فیلم ترسناک‌ها فرق داره، خیلی باحاله. داستان از نگاه یه روح روایت میشه، آره درست شنیدی، کل فیلم رو از چشم یه روح می‌بینیم! یه خانواده جدید اسباب‌کشی می‌کنن به یه خونه بزرگ تو حومه شهر، بی‌خبر از اینکه این خونه یه مهمون ناخونده داره، یه "حضور" که همون روح خودمونه. خانواده پین یه خانواده چهار نفره‌ان، مامان ربکا، بابا کریس و دوتا بچه به اسمای تایلر و کلوئی. این روح بیچاره، که ما هستیم، شاهد مشکلات این خونواده‌اس. انگار یه جور مستند از زندگی ایناست، ولی خب ما روحه ایم و نامرئی! مامانه انگار تو کارای مالی شرکتش یه گندایی زده، باباهه هم داره به جدایی فکر می‌کنه. ربکا کلا حواسش به پسر بزرگه‌س، تایلر، که قهرمان شناست و خیلی مغروره، دختر کوچیکه کلوئی رو انگار یادش رفته. کلوئی هم که دوست صمیمیش نادیا رو از دست داده و خیلی داغونه. جالبه که کلوئی حس می‌کنه این "حضور" همون روح نادیاست که تو کمد قایم شده! کلوئی با دوست تایلر، رایان، آشنا میشه و اینا یه کم مواد می‌زنن و از غم و غصه حرف می‌زنن. رایان یه پسره‌ایه که انگار یه مشکلاتی داره و خیلی دنبال کنترله. یه جا نزدیک میشه به کلوئی که صمیمی بشن، یهو یه قفسه تو کمد کلوئی میفته که جلوشونو بگیره، انگار روح نمی‌خواد این اتفاق بیفته! یه روز دیگه، بعد از اینکه کلوئی و رایان با هم میخوابن، رایان تو نوشیدنی کلوئی یه پودر سفید مشکوک می‌ریزه، ولی باز "حضور" نمیذاره کلوئی بخوره و لیوان رو میندازه. از اون طرف، تایلر و دوستاش یه دختر همکلاسی رو اذیت می‌کنن و عکس خصوصی‌شو پخش می‌کنن. ربکا از پسره دفاع می‌کنه ولی کریس و کلوئی خیلی عصبانی میشن. "حضور" هم از عصبانیت اتاق تایلر رو بهم می‌ریزه و اینجوری خونواده میفهمن که یه چیزی تو خونه هست. باباهه میره با مشاور املاک حرف میزنه، اونم میگه کسی تو این خونه نمرده که بخواد بگه، ولی خواهرشوهرشو که یه مدیومه، معرفی می‌کنه که بیاد ببینه قضیه چیه. مدیومه میاد و میفهمه "حضور" واقعیه و یه آینه قدیمی تو شومینه هست که به دنیای ارواح راه داره. میگه کلوئی هم بخاطر ضربه روحی که دیده، درهای متافیزیکی براش باز شده و روح رو حس می‌کنه. مدیومه میگه "حضور" یه دلیلی داره که اینجاست و شاید تو یه زمان گذشته گیر کرده و حال و آینده رو قاطی کرده. تایلر و ربکا اینارو مسخره می‌کنن ولی کریس و کلوئی جدی می‌گیرن. مدیومه دوباره میاد و به کریس هشدار میده که فکر می‌کنه "حضور" اینجاست که از یه اتفاق بد تو آینده جلوگیری کنه، یه چیزی مربوط به "پنجره‌ای که باز نمیشه". رایان هی اصرار داره که با کلوئی شب رو تنها بگذرونن. وقتی پدر مادرا میرن سفر کاری، رایان میاد و به تایلر آمبین میده که بیهوش بشه، بعد یه نوشیدنی دیگه که توش دارو ریخته رو برای کلوئی میبره. کلوئی میگه دیگه راحت نیست با این وضعیت، ولی رایان مخشو میزنه که فقط حرف بزنن. کلوئی نوشیدنی رو میخوره و از حال میره. رایان اعتراف میکنه که نادیا رو کشته و صحنه رو مثل اوردوز درست کرده. بعد با پلاستیک نازک نفس کلوئی رو میگیره. "حضور" دیوونه میشه و تایلر رو بیدار میکنه. تایلر میدوئه بالا و به رایان حمله میکنه و هردوشون از پنجره پرت میشن بیرون. "حضور" از پنجره به پایین نگاه میکنه، به تایلر و رایان که دیگه جون ندارن. خانواده از اون خونه میرن. قبل از رفتن، ربکا "حضور" رو حس میکنه و دنبالش میره تا میرسه به آینه. تو آینه عکس تایلر رو میبینه و از غم داغون میشه. "حضور" که انگار کارش تموم شده، از خونه میره بالا و میره. فیلم جالبیه، نه؟ اول شخص بودن دوربین خیلی حس و حال عجیبی به فیلم داده. انگار واقعا تو خونه با این خونواده زندگی میکنی و همه چیز رو از نگاه یه روح میبینی. استیون سودربرگ که استاد اینجور کارای کم‌خرج و باحالِ. بازیگرا هم خوب انتخاب شدن، مخصوصا لوسی لیو و کریس سالیوان. نقدها هم که اکثرا مثبت بوده، انگار خیلیا از این ایده نو و روایت متفاوت خوششون اومده. تو باکس آفیس هم که با بودجه ۲ میلیونی، ۵ میلیون دلار فروخته، یعنی سود خوبی کرده. در کل اگه دنبال یه فیلم ترسناک متفاوت و خوش‌ساخت میگردی که هم یه داستان خانوادگی داشته باشه هم یه جور معمای روح‌وار، "حضور" انتخاب خوبیه. فقط انتظار یه فیلم پر از جامپ‌اسکر و ترس‌های الکی رو نداشته باش، بیشتر یه جور تریلر آروم و فضاسازِ که با ایده جالبش میخواد یه تجربه متفاوت بهت بده. به نظر من که ارزش یه بار دیدن رو داره، مخصوصا اگه از طرفدارای سودربرگ باشی.

زیرنویس فارسی چسبیده