بریم سراغ یه فیلم باحال دیگه از سینمای هند، اسمش هست «آقای همسر» یا Mister Pellam که سال ۱۹۹۳ اومده بیرون. داستان از اونجایی شروع میشه که نارادا، اون شخصیت دردسرساز اساطیری، بین ویشنو و لاکشمی دعوا راه میندازه سر اینکه مردا بهترن یا زنا! این وسط یهو داستان می پره به زمین و زندگی یه زوج معمولی به اسم بالاجی و جانسی. بالاجی کارمند بانکه، تازگی ترفیع گرفته و شده رئیس صندوقدار، ولی خب یکم از اون مردهای از خود راضیه که فکر می‌کنه فقط کار خودش مهمه و زنش تو خونه فقط داره وقت می‌گذرونه. جانسی هم بیچاره، هم کار خونه، هم بچه ها، دیگه حسابی کم آورده. لاکشمی هم از دست بالاجی شاکی میشه که چرا قدر زن زندگی‌شو نمی‌دونه. یه اتفاق بد برای بالاجی میفته، یه مدیری دوز و کلک باز یه تهمت دزدی ۱۰۰ هزار روپیه‌ای بهش می‌زنه و بدبخت معلق میشه. بالاجی که دیگه روحیه اش رو از دست داده، دنبال کار می‌گرده ولی به خاطر این آبروریزی دیگه کسی بهش کار نمیده. اینجاست که جانسی آستین بالا می‌زنه و تصمیم می‌گیره بره سر کار، بالاجی اولش مخالفت می‌کنه ولی دیگه چاره‌ای نیست. جانسی میره یه شرکت تولید مواد غذایی به اسم "آناپورنا فودز" کار پیدا می‌کنه، رئیس شرکت هم یه آقاییه به اسم گوپالا کریشنا که همکلاسی قدیمی خود جانسی بوده. جانسی با ایده‌های باحالش هیئت مدیره رو تحت تاثیر قرار میده و میشه معاون رئیس شرکت با حقوق ماهی ۱۰ هزار روپیه! البته به بالاجی میگه فقط ۳ هزار میگیره که شوهرش حسودی نکنه. حالا بالاجی که تا دیروز فکر می‌کرد کار خونه کاری نداره، یه شرط بندی با جانسی می‌کنه که تو خونه رو اداره کن ببینم چقدر سخته! وای خدا نصیب هیچ مردی نکنه! بالاجی بیچاره میفهمه بچه داری و آشپزی و کارای خونه یعنی چی! تلفن خونه هم که برای کار جانسی وصل شده، همسایه‌ها از بس زنگ می‌زنن دیگه کلافه میشه. خلاصه بالاجی تو این کار خونه‌داری کم کم کم میاره و جانسی هم هی دعواش می‌کنه که چرا مسئولیت پذیر نیستی. یه روز به مناسبت جشن کریشناشتامی، گوپالا کریشنا این زوج رو با بچه‌هاشون دعوت می‌کنه به مزرعه‌اش. اونجا هم بالاجی باز قاطی می‌کنه و به جانسی تهمت میزنه که داره عمداً اونو کوچیک می‌کنه. اوضاع خونه هم که قمر در عقرب، پول ندارن قسط تلویزیون رو بدن، تلویزیون رو قطع می‌کنن! خلاصه بین این زوج کلی جنگ و دعوا میشه، ولی با این همه جانسی تو کارش خیلی موفقه و یه پاداش خوب هم می‌گیره. یه وامی هم از گوپالا کریشنا می‌گیره که مشکلات مالی‌شون رو حل کنه. جانسی ۱۰۰ هزار روپیه میده به بالاجی که بره بذاره بانک، ولی بالاجی که غرورش جریحه‌دار شده، پول رو پس میده و از کارش استعفا میده! دعواها بالا می‌گیره و بچه‌ها هم که دیگه از دست داد و بیداد پدر و مادرشون خسته شدن، فرار می‌کنن از خونه! آخرش بالاجی می‌فهمه که مدیر بانک چه نقشه‌ای داشته و میره یقه اش رو می‌گیره. جانسی هم با کمک گوپالا کریشنا به رئیس هیئت مدیره بانک زنگ میزنه و یه نقشه‌ای می‌کشن که مشکل رو حل کنن. این وسط یادشون میاد بچه‌هاشون گم شدن، دنبالشون می‌گردن و از یه خطر بزرگ نجاتشون میدن. مدیر دزد هم دستگیر میشه و بالاجی هم برمی‌گرده سر کارش. این بار دیگه قدر جانسی و زحماتشو می‌فهمه و ازش تشکر می‌کنه. تو آسمون‌ها هم ویشنو و لاکشمی آشتی می‌کنن و زندگی این زوج هم دوباره روبه‌راه میشه. فیلم آخرش با یه پیام مثبت تموم میشه که تو زندگی زن و شوهری احترام و درک متقابل خیلی مهمه. فیلم Mister Pellam یه جورایی اقتباسی از فیلم آمریکایی Mr. Mom هست، ولی خب با حال و هوای فرهنگ هند. کارگردانش باپو هست و نویسنده اش هم مولاپودی ونکاتا رامانا. بازیگرهای اصلیش هم راجندرا پراساد و آمانیه. موسیقی فیلم هم کار ام. ام. کیراوانیه که انصافا موسیقی خیلی خوبی برای فیلم ساخته. این فیلم کلی جایزه برده، از جمله جایزه ملی بهترین فیلم تلوگو و شش تا جایزه ناندی، که جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر زن هم بینشونه. در کل اگه دنبال یه فیلم هندی باحال و خنده‌دار می‌گردی که هم پیام داشته باشه هم سرگرم‌کننده باشه، Mister Pellam انتخاب خوبیه. مخصوصا اگه از فیلم‌هایی با موضوع نقش‌های جنسیتی و مسائل اجتماعی خوشت میاد، این فیلم می‌تونه برات جذاب باشه.